ز: سپیده جان امروز کجا تشریف دارید؟در خانه یا بیرون از خانه؟.....
...10:25......93.11.25.....
سپیده: رفته بودم لیزر تازه رسیدم خونه......10:29.....
ز: اگه ما بخوایم شما رو ببینیم باید چه مراحلی رو طی کنیم؟....
...10:30......
سپیده: با نام و یاد خدا مراحل هفت خان رستم...
.....10:34.....
ز:...
...بابا بیخیال...
.... نع جدا میشه دیداری باشه یا نع؟......10:38.....
سپیده : آره چرا که نه....10:39....
ز: حالا چیکار کنیم؟..
...10:41.....
سپیده: کی بریم کجا بریم؟.....10:42....
ز: تو بگو.......10:43....
سپیده: میخوای الان بریم بازار......جایی تا ظهر برگردیم؟من ساعت 2 باید برم دنبال سارا.....10:44....
ز: نع الان مامانم رفته بیرون باید ناهار بذارم ظهر بچه ها میان.....10:45.....
سپیده:خواهر اسیر بچه ها شدیم......
...10:46.....
ز:....
...آره دگ....
...عصر باشه بهتره....10:46...
سپیده: اوکی حله ساعت چند میای دم در ما؟.....10:49....
ز:4:30 خوب بید؟......11:05....
سپیده: باشه......11:06....
ز: پس میبینمت....
....11:06.....
............
ز: سپیده سپیده؟؟؟؟؟؟؟؟........5:50.... 93.12.3..........
سپیده: جانم؟......7:16...........
ز: دلم برات تنگ شد یهو....
....7:17.....
سپیده: خالی نبند خالی بند...
...7:17....
ز: وا....
....باور کن......
....7:18...
سپیده: باشه.....
.7:21.......
نظرات شما عزیزان: