Lustrous moon & venus & love

God is one


بازم فقط سپیده

خوش گذشت چون خودم خواستم بهم خوش بگذره،خودم محیط رو طوری سازماندهی کردم تا کسل کننده نباشه.

البته هر جا گناه و لذت و خنده و شادی بیش از اندازه باشه به آدم خوش میگذره ، این یه چیزه کلیه.

دوباره گند زدم به زندگیم ،جدا خدا چه صبری داره چه جوری یه آدمای مزخرفی مثله مارو تحمل میکنه؟

در کل باید نماز قضای 4 روزو بخونم.

حنابندونو عروسی رو راه انداختیمو جمعه ساعت 6 به سمت تهران حرکت کردیم دیگه واسه پایتختی نموندیم و کادومونو دادیم به صاحاب مجلس.

ساعت 2 رسیدیم خونه ،آخ که هیچ جا خونه آدم نمیشه.

دلم برای همه چیزو همه کس تنگ شده.

سه شنبه  صبح به همراه مامی رفتیم مدرسه بعداز کلی صحبت با معاونین و سایرین و گرفتن پرونده یه چرخی  تو حیاط مدرسه  زدم با اینکه این سال آخرحالم ازهمه چیزو همه کس و تمام جزئیات مدرسه به هم میخورد اما یه لحظه کل 9 ماه از جلوی چشام رد شد.

دلم فروریخت،یه حس خاصی بهم دست داد،چقد زود گذشت،چقد زود داره میگذره،چقد زود داریم شبیه بزرگا میشیم،به دوربینی که بی حرکت وایساده بود و دیگه جلوش کسی  نبود که فیلمشو برای کارکنای دفتر بگیره تماشا کردم،یه نیش خند نثارش کردم.

آخ که چقد از جلوی اون دوربین ردشدم منم که همیشه تو سالن و دفتر مدرسه ولو بودم.

درخت شاتوت داشت جلب توجه میکرد یاده زنگه زبان افتادم که بعداز امتحان  دادن اومدیم تو حیاط.

اکیپی همه بچه های 403 بودن که دخل درخت شاتوتو آوردن،من دوس ندارم بنابراین نخوردم.

این آخرا دیگه واقعا حالم از مدرسه بهم میخورد ،واسه مدرسه اومدن فقط یه بهونه داشتم اونم دیدن سپیده بود که انقد ذوق و شو ق به وجود میاورد که از 6 صبح بیدار میشدمو آماده میشدم برای مدرسه اومدن. درغیر اینصورت دلم میخواست به هر طریق ممکن کلاسارو بپیچونم.

حالم از زنگای دیفرانسیل و شیمی بهم میخورد.

از نبوی بدم نمیومد میشد درس مزخرفشو به خاطره خودش تحمل کرد، گرچه من هرچی سعی میکردم نمیشد  ولی دیفرانسیل با طاهری  عمرا نمیشد تحمل کرد.

با دیدن طاهری بدنم مور مور میشد،خدارو100 هزار مرتبه شکر که  زنگای طاهری تموم شد.

زنگای عین اللهی پر استرس بود خصوصا ترم دوم با متن های تشریحیه فیزیک هسته ای،آخ که اون فیزیکو چقد خوندیم،150 بار دوره کردیم.

اصلا فکر نمیکردم هندسرو قبول شم ،فک کنم  کلا  2-3 بار بازش کردم.

دلم برای زنگای پر پند ونصیحت  تنکابنی   خیلی تنگ شده،اونم چی زنگایی که مونا نمیومدو من میرفتم پیش سپیده میشستم.یه بار یادم نیس سهیلا بود یا فاطمه که  گفتن زینب چقد میدی به مونا که مدرسه نیاد.

اون موقع اولای عاشقیم بود.یادش بخیر هر روز میدیدمش،میحرفیدیم ،پیشش میشستم در آخرم که تا خونه با هم میومدیم  و حداقل یه دونه بوسش میکردم.

اما الان چی فقط به اس ام اس تکیه کردم و امروز دقیقا 52 روزه که ندیدمش.چه جوری تحمل کردم خودمم نمیدونم،دیگه  زیاد اصرار نمیکنم.

وای ی ی ی ی ی ی ی که  زنگای تنکابنی چقد حال میداد،سرمو میذاشتم رو میز فقط سپیده رو تماشا میکردم،تنکابنیم  لغت به لغتو تشریح میکرد  ما هم چرت و پرت هایی مینوشتیم ،هر از گاهی سپیده نگام میکرد ولبخند میزدو میگفت :"که چی بشه مثلا؟" منم که لال، فقط لبخند میزدم و تو دلم میگفتم شما کارتو کن بذار ماهم به کارمون برسیم.

میخوامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم بازم

زنگای آذر مکانم خوب بود،چن بارم زنگای اون پیش سپیده نشستم.

ولی اون موقع  کلا سپیده زیاد تحویلم نمیگرفت،نمیدونم چرا

یه بار دیدم هیچ جای نزدیکی نیس پیشش بشینم همه اطرافیاش سر نیمکتای خودشون بودن رفتم صندلیه معلمو برداشتم آوردم گذاشتم کنارش  نشستم فقط نگاش کردم،همین.اونم داشت تمرین های دیفرانسیل که یادش رفته بود بنویسرو مینوشت،همه لحظاتو از برم.

یه بار دیگه با دو تا دفتر کلاسوری که  یکی برای خودم بودو یکی دیگش برای سپیده  دیدمو فقط رو سپیده تنظیم کردم جلوش نشستم جوری که جلوم فقط سپیده بود و به جز صورت سپیده هیچکس دیگه رو نمیدیدم  هر کی رد میشدو یه چیزی میگفت  یهو سپیده دو تا دفترو تا کرد رو صورتم عینک خوابید تو چشام  قش قش خندید

زنگای احمدی پنج شنبه صبح ها که سرشار لذت بود چون همشو پیش سپیده بودم ولی خدایی هیچی نمیفهمیدم چون اصلا اونجا نبودم، آدم پیش سپیده بشینه و درس گوش بده؟

فقط دو جلسه آخر یه چیزی  فهمیدمو چن تا تستیم که سر آزمون زدم از همون دو جلسه آخر که با سپیده قهر بودم زدم،خصوصا یکی مونده به آخرین جلسه  اونروز سپیده نیومده بود آخ که چقد نکته یاد گرفتم البته به خاطره اینکه  به مطلب گوش دادم،جلسه آخرم خوب بود اما به خاطره اس ام اس های روز قبل سپیده عصبانی بودمو یکم فکرم مشغول بود،ولی در کل بهتر از جلسه های دیگه بود.

اون روزی که پروندمو گرفتمو زنگ طاهریو هیچ وقت یادم نمیره،اون روز قاطه قاط بودمو فقط میخواستم از اون مدرسه فرار کنم هرچی تو سرم روضه میخوندن انگار نه انگار،باید اون یه هفته رو میرفتم جدا تو روحیم خیلی تاثیر گذاشت.

آخه واقعا حالم خیلی بد بود ،از زنگای عین اللهی عین چی میترسیدم فقط میخواستم دیگه ترکیبات اون دبیرارو نبینم ،از اونجایی که از طاهری حالم به هم میخورد اونجوری شد.

هر وقت یادم میفته یه فحش نثارش میکنم که .......،................... یه نگاه کن به دهن من دارم  ازت اجازه میگیرم انقد نگاه نکرد خودم رفتم جلو در و اون اتفاقا افتاد.

سفر به قم هم جزء خاطرهامون  شد،اون ساعت های با سپیده بودن لذت بخش بود.

یاد کاشانی هم بخیر ،چقد منو تحویل میگرفت،هیچ وقت متن هایی که برای اولین بار ترجمه کردمو یادم نمیره درباره یه فوتبالیست و بیماری سرطان بود،تا تموم شد بچه ها کف زدن،فکر نمیکردم کارم انقد مهم باشه ولی مثل اینکه بچه ها هم خوششون اومده بودو کلی تشویق کردن.

از همون روز بود که شدم عزیز دل.

سر این عزیز دل گفتنای خانم چقد میخندیدیم،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،یادش بخیر.

یاد همه اینا بخیر،اینایی که دیگه برنمیگردنو خوبو بدشون واسمون شد خاطره،یادشون بخیر.

از الان تا همیشه دلتنگ این خاطره ها خواهم بود با تمام خوبو بدشون.

راستی خدایا یادت نره هوای سپیده مارو داشته باشی ،آخه  خودت میدونی که فقط سپیدس.

راستی سپیده اگه  بری آزاد منم میام، بهت گفته باشم.

یادم رفت بگم امروز تولد محمد مهدی خان داداش ماست به سلامتی رفت تو 6 سال

فقط

سپیده

یک شنبه 27 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

تف به این زندگی

به خدا قسم اگه خودکشی گناه نبود،اگه واسش لازم نبود جواب پس بدیم یه لحظه ام معطل نمیکردمو خودمو از دست این زندگیه لعنتی نجات میدادم.

زندگی ای که حسودیش میشه  به آدم،حسودیش میشه به این که آدمارو شاد ببینه.

هیچ لذتی نداره برام.

تا میام یکم خودمو با شرایط فعلی وفق بدم شرایط سختر میشه.

خدایا خیلی نامردی.

این رسمش نبود.

همه چی خوب بود، ولی آخه خودت میدونستی که مشکل من چی بود.چرا دقیقا همونو گذاشتی جلوم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا  اتفاقایی که همیشه ازش ترس داشتمو سرم آوردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

احساس خفگی میکنم.

یه بغضی گلومو داره فشار میده.

مغز سرم داره منفجر میشه.

سرم رو تنم وای نمیسته ،حالم از این زندگی بهم میخوره.

حرفیو که مطمئن بودم همین روزا از زبون بابام خواهم شنیدو شنیدم  یه آن کوپ کردم آخه ظهر مامان کلی بهم دلداری داد و آرومم کرد دیگه مطمئن شدم که همچین اتفاقی نمی افته ولی بابای . . .

همیشه اعصابمو بهم میریزه با این کاراش.

گفت بعداز سفر میریم  محل دانشگاه رو میبینیم اگه  شد میگردیم دنبال خونه.

همیشه  دیونم میکنه با این کاراش،نمیدونم چی کار کنم از دستش.

اگه قرار باشه اینجوری باهام تاکنن قید همه چیو میزنمو اصلا نمیرم دانشگاه.

خدایا بازم میگم خیلی . . . .

Down this life

 

یک شنبه 20 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

مجموعه سه

44.در زندگی قوی تر آن است که بلد است "نه"بگوید.

45.از بزرگ شدن چیزی نترسید زیرا همراه آن شما نیز بزرگ می شوید.
46.به خودتان یادآوری کنید زندگی همین الان،همین طور که هست خیلی هم خوب است.
47.هزاران راه به خوشبختی منتهی می شود اگر یکی از آنها مسدود شد راه دیگری را انتخاب کن.
48.آدم موثر و اثربخش کسی است که آینده اش را می سازد نه این که آن را پیش بینی کند.
49.اعتماد به نفس ضرورتا تضمین کننده موفقیت نیست ولی عدم اعتماد به نفس مطمئنا باعث شکست می شود.
50.پیروزی در انتهای راه ایستاده و منتظر شماست.
51.اشک های دیگران را مبدل به نگاه های پر از شادی نمودن بهترین خوشبختی هاست.
52.هنگامی که هدف و دیدگاه شما خورشید باشد هیچ سایه ای نخواهید دید.
53.هر چقدر روانتان بیدار تر باشد قدرتتان بیشتر است.

جمعه 20 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

مجموعه دو

22.مردم نه تنها با تعمق کردن.درک بهتری به دست می آورند بلکه می توانند تفکر خود را نیز ارزیابی کرده و تغییر دهند.

23.آنکه می توانند،انجام می دهد،آنکه نمی تواند انتقاد می کند.
24.کسی که دارای عزمی راسخ است،جهان را مطابق میل خویش عوض می کند.
25.خوش بین باشید اما،خوش بین دیر باور.
26.اگر در اولین قدم،موفقیت نصیب ما می شد،سعی و عمل دیگر معنی نداشت.
27.بخشش را از گل بیاموز. زیرا حتی ته کفشی را که لگدمالش می کند خوشبو می کند.
28.تسلیم حوادث نشوید در هر حادثه ای تقدیری و فرصتی نهفته است.
29.گردن کشی آدمیان،ریشه در ریزی و خردی میدان اندیشه آنان دارد.
30.دو چیز را هرگز فراموش مکن: اول خدا را،دوم مرگ را.
31.تنها یک دلیل برای شکست انسان وجود دارد و آن کمبود ایمان فرد به خود واقعی اش است.
32.هدف یعنی برانگیختن تمام توان های درونی انسان.
33.یک آدم موفق معمولا هدف بعدیش را خیلی بالاتر از آخرین دستاوردش قرار نمی دهد.
34هر واقعه ای در آغاز به صورت یک رویاست.
35.تنها آدم فرهیخته کسی است که یاگرفته  باشد چگونه یاد بگیرد و تغییر کند.
36.کافیست به آنچه در آرزویش هستید اعتقاد داشته باشید و خود را سزاوار آن بدانید.
37.به خاطر داشتن یک جمله مفید بهتر از فراموش کردن یک کتاب است.
38.هدف یعنی تجلی یک انسان،هدف یعنی همگام شدن با حیات.
39.جریان زندگی چیزی جز مبارزه میان عاطفه و عقل نیست.
40.مگذارید اندیشه های ناپاک وارد محراب قدسی قلبتان شود.
41.موفقیت توانایی رفتن از شکستی به شکست دیگر بدون از دست دادن شور و حرارت است.
42.چکیده دانش های آدمی دو کلمه است: صبر و امیدواری.

43.من می خواهم گریبان سرنوشت را بگیرم،او نمی تواند سرم را در برابر زندگی خم کند.

جمعه 19 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

مجموعه یک

1.دو چیز را همیشه فراموش کن:اول به کسی خوبی کردی،دوم کسی به تو بدی کرد.

2.تا خود را از هر جهت کامل و شایسته ندیدی،قضاوت نکن.
3.معلم نفس خود و شاگرد وجدان خویش باش.
4.سعادت دیگران بخش مهمی از خوشبختی ماست.
5.کلمات حباب آبند و اعمال قطره طلا.
6.انسان نقطه ای است بین دو بی نهایت. بی نهایت لجن و بی نهایت فرشته.
7.مهم این نیست که در کجای این جهان ایستاده ایم.مهم این است که در چه راستایی گام برمیداریم.
8.زمین هر روز هزاران هزار گل زیبا به ما ارزانی میدارد اما کمتر کسی زمین را میبیند.
9.اگر قصد رقابت داری،با کسی رقابت کن که از تو برتر و سردتر باشد.
10.وقتی در کار ما(اگر) نباشد،پیروز خواهیم شد.
11.قابلیت انعطاف داشته باشید.تنها همین یک خصوصیت که بتوانید شیوه کار خود را تغییر دهید موفقیت شما را تضمین میکند.
12.خوشبختی توپی است که وقتی می غلتد به دنبالش می رویم و وقتی توقف میکند به آن لگد می زنیم.
13.انسان همچون رودخانه است. هر چه عمیق تر باشدآرام تر و متواضع تر است.
14.آنچه رخ داده را باید پذیرفت اما آنچه را روی نداده. میتوان به میل خویش بنا نمود.
15.ثروت و افتخاری که از راه نامشروع به دست آمده مانند ابری زودگذر است.
16.شما بدون تسلط بر خود نمیتوانید فاتح دیگران باشید.
17.آنچه مردم را دانشمند میکند.مطالبی نیست که می خوانند،بلکه چیزهایی است که یاد می گیرنند.
18.تنها یک چیز جالب در زندگی برای یادگیری مفید است،خوشحالتر بودن.
19.دوست واقعی کسی است که دست های تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند.
20.هنر،عاقل بودن،عبارت است از هنر آگاهی از این که از چه چیز هایی چشم پوشی کنید.

21.هرگز مگذار که خنده تو باعث گریه دیگری شود.

جمعه 18 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

مجموعه یک

1.دو چیز را همیشه فراموش کن:اول به کسی خوبی کردی،دوم کسی به تو بدی کرد.

2.تا خود را از هر جهت کامل و شایسته ندیدی،قضاوت نکن.
3.معلم نفس خود و شاگرد وجدان خویش باش.
4.سعادت دیگران بخش مهمی از خوشبختی ماست.
5.کلمات حباب آبند و اعمال قطره طلا.
6.انسان نقطه ای است بین دو بی نهایت. بی نهایت لجن و بی نهایت فرشته.
7.مهم این نیست که در کجای این جهان ایستاده ایم.مهم این است که در چه راستایی گام برمیداریم.
8.زمین هر روز هزاران هزار گل زیبا به ما ارزانی میدارد اما کمتر کسی زمین را میبیند.
9.اگر قصد رقابت داری،با کسی رقابت کن که از تو برتر و سردتر باشد.
10.وقتی در کار ما(اگر) نباشد،پیروز خواهیم شد.
11.قابلیت انعطاف داشته باشید.تنها همین یک خصوصیت که بتوانید شیوه کار خود را تغییر دهید موفقیت شما را تضمین میکند.
12.خوشبختی توپی است که وقتی می غلتد به دنبالش می رویم و وقتی توقف میکند به آن لگد می زنیم.
13.انسان همچون رودخانه است. هر چه عمیق تر باشدآرام تر و متواضع تر است.
14.آنچه رخ داده را باید پذیرفت اما آنچه را روی نداده. میتوان به میل خویش بنا نمود.
15.ثروت و افتخاری که از راه نامشروع به دست آمده مانند ابری زودگذر است.
16.شما بدون تسلط بر خود نمیتوانید فاتح دیگران باشید.
17.آنچه مردم را دانشمند میکند.مطالبی نیست که می خوانند،بلکه چیزهایی است که یاد می گیرنند.
18.تنها یک چیز جالب در زندگی برای یادگیری مفید است،خوشحالتر بودن.
19.دوست واقعی کسی است که دست های تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند.
20.هنر،عاقل بودن،عبارت است از هنر آگاهی از این که از چه چیز هایی چشم پوشی کنید.

21.هرگز مگذار که خنده تو باعث گریه دیگری شود.

جمعه 18 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

بازم میگم فعلا فقط سپیده

 سلامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم.

یه سلام تولدی

تولد عشقم

تولد نفسم

تولد سپیده جونم

امروز تولد سپیده هستشو من در پوست خود نمیگنجم.

پس تولد تولد تولدت مبارررررررررررررررررررررررررک 

بعداز 5 مرداد که از ساعت 10:45 تا 14 با هم بودیم دقیقا 42 روزه که سپیده رو ندیدم آخ که دلم براش شده یه کوچولو

هرکی ندونه فک میکنه دور از هم و تو دو شهر متفاوت زندگی میکنیم ولی باید بگم من وسپیده اینا هر دو تو یه منطقه از تهران وحتی تو یه محله هستیم ولی نمیدونم چرا نمیشه زود زود همو ببینیم

چی بگم از خوشی که هر چی بگم کم گفتم

فقط لطف خداوند و دعای پدر و مادرم

یکی قبولی در رشته مهندسی کامپیوتر گرایش سخت  افزار  البته دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب  و دیگری قبول شدن در آزمون شهری رانندگی.

 ولی فقط رانندگیو عشقه

گزینه 1 رو که از همون روزی که  داشتم میرفتم برا آزمون میدونستم 100% قبولم ولی  رانندگی رو مطمئن نبودم،همه شیرینی میخواستن  منتظرم  جواب آزمون سراسری بیاد یهویی همه رو شیرین کنم

فک کنم  سپیده طبق گفته چند روز پیشش الان باید شمال باشه.

از دیشب شروع کردم به مخ خوردن.

بابا جون ماشیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییین میخوام،اونم  که عین خودمه  فقط دوس داره اذیتم کنه میگه یه دوچرخه خوشگل برات دیدم میگیرم،آخ که حرصمو در میاره

نمیدونم باید چن ماه تو گوشش بخونم تا بلکه یه روزی به حرفم گوش بده.

خوش به حالش  که  دیشب رفت سفر وگرنه بیچاره  نمیدونم  تا صب از دست من چی میخواست بکشه.

اگه ماشین خرید حتما میخبرم.

فعلا

فقط

سپیده

پنج شنبه 17 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

فقط سپیده

 

توفاتح ترین قلب منی،دوست من

بی شباهت به آن همه ام

که تاکنون شناخته ام:

بی ریاتر،

غم خوارتر،

و شریف تر

از دیگران،

آشنایی من و تو

زندگی ام را

بس دگرگون کرده،

بیش از آنکه بدانی

در من ریشه دوانده ای

دل خوشی زندگی ام

شناختن توست

آن سان که می دانی،

خواه گذشت ایام

دوستی مان را شادمانه سازد

یا نیرنگ زمانه

پیوندمان را بگسلد . . .

می خواهم بدانی

دوستت دارم و عزیزت می دارم . . .

که تو همواره

محبوب منی

فقط

سپیده

شنبه 16 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

فقط سپیده

 

بهترین دوستی که می تواند نصیب کسی شود

تو در جسم وجان منی،

الهام بخش رویاهای من،

بهترین دوستی که می تواند

نصیب کسی شود.

لحظات و رویاهای

مشترک مان

فراموش ناشدنی است،

خوشی هامان و هم رنج های مان،

عشق و لبخند را با هم به تجربه نشستیم

و رخصتی دادی که نثارت کنم

مروارید اشک هایم را.

با تو هر روز

درخشان تر از دیروز است

و هر لحظه

ارزنده تر از پیش

تو را همواره

دوست خواهم داشت

دوست من

فقط

 سپیده

شنبه 16 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

فقط سپیده

دوستی ات برایم بیش از اینها می ارزد

تو مرا دیگر گونه

می شناسی

تو داستان زندگی ام را از بری

چرا که برگ های دفتر زندگانی ما

بسیار به هم می ماند.

تو خطا ها و ضعف های مرا می شناسی

و هم بی ثباتی ها و تردید هایم را

با این وجود . . .

همواره دوستم داشته ای.

تو یار منی

برکتی برایم.

فقط

 سپیده

شنبه 14 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

فقط سپیده

دلتنگ توام،وقتی که نیستی

دوستانی دارم،

به گفتگوی شان می نشینم

لیکن

چون تو نیستند،

چه عمیق است

درک تو

از من،

به ندرت

کلامی بر لب می رانم

که تو به واقع

ناگفته ها را می دانی

چقدر دلم برایت تنگ می شود

می خواهم یقین بدانم

که می دانی

هر کجا باشم

هر که را ببینم

یا هرچه کنم

پیوندی

چون تو

نخواهم داشت

هرگز.

فقط

 سپیده

شنبه 13 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

فقط سپیده

                                                           

بهتر از دوست،نتوان داشت

بهتر از دوست،نتوان بود
دوست گنج زنده است
و آنگاه که نصیب توست

بهترین موهبت ها از آن توس

فقط

 سپیده

شنبه 12 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

فقط سپیده

آرزوی وصال

و عشق هدیه ایست جاودانی .
و من چه عاجزانه افق های طلایی نگاهت را با هزار تمنا جستجو میکنم و قصه تنهایی را در آسمان آبی نگاهت در میان میگذارم .
نسیم اشکی که در نگاهت موج می زد ، بارانی از عشق بود برای باغ رویاهایم ، و دلم چه بی قرار برای نگاه عاشقت می تپد .
در دل شب های تاریک وجودم به جستجوی روشنایی شمع وجودت می گردم .
به آفتابگردانی می مانم که هر صبح به امید آفتاب وجودتو سر از خواب بر می دارم .
و خوب می دانم بی تو گلبرگهای نازک وجودم را باد سرد خزان درهم فرو می ریزد ، و جوانه های نا شکفته امیدم به دور از تو می خشکند .
اما با این اوصاف میدانم ، قلبم کوچک تر از آنی است که ظرفیت خوبی های تو را داشته باشد.
اما در سکوت پر از فریاد خود می گریم و می گویم ؛ با همین قلب کوچک ، به وسعت تمام خوبی ها و سادگی هایت دوستت دارم   . . .

فقط

سپیده

جمعه 11 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

فقط سپیده

واقعا دوستت دارم


واقعا دوستت دارم


گرچه شايد گاهي

چنين به نظر نرسد


گاه شايد به نظررسد

كه عاشق تو نيستم

گاه شايد به نظر رسد

كه حتي دوستت هم ندارم

ولي درست در همين زمان هااست

كه بايد بيش از هميشه

مرا درك كني

چون در همين زمان هاست

كه بيش از هميشه عاشق تو هستم

ولي احساساتم جريحه دار شده است

با اين كه نمي خواهم

مي بينم كه نسبت به تو

سرد و بي تفاوتم

درست در همين زمان هاست كه مي بينم

بيان احساساتم برايم خيلي دشوار مي شود

اغلب كرده تو ؛كه احساسات مرا جريحه دار كرده است

بسيار كوچك است

ولي آن گاه كه كسي را دوست داري

آن سان كه من تو را دوست داري

هركاهي ؛كوهي مي شود

و پيش از هر چيزي اين به ذهنم مي رسد

كه دوستم نداري

خواهش مي كنم با من صبور باش

مي خواهم با احساساتم

صادق تر باشم

و مي كوشم كه اين چنين حساس نباشم

ولي با اين همه

فكر مي كنم كه بايد كاملا اطمينان داشته باشي

كه هميشه

از همه راههاي ممكن

عاشق تو هستم
 
فقط
سپیده

جمعه 11 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

فقط سپیده

لبانت
به ظرافت شعر
شهوانی ترین بوسه ها را به چنان شرمی مبدل می کند
که جاندار غار نشین از آن سود می جوید
تا به صورت انسان دراید

و گونه هایت
با دو شیار مّورب
که غرور تو را هدایت می کنند و
سرنوشت مرا
که شب را تحمل کرده ام
بی آن که به انتظار صبح
مسلح بوده باشم،
و بکارتی سر بلند را
از رو سپیخانه های داد و ستد
سر به مهر باز آورده ام


هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود برنخاست
که من به زندگی نشستم!

و چشمانت از آتش است

و عشقت پیروزی آدمی ست
هنگامی که به جنگ تقدیر می شتابد

و آغوشت
اندک جائی برای زیستن
اندک جائی برای مردن
و گریز از شهر
که به هزار انگشت
به وقاحت
پاکی آسمان را متهم می کند


کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود
و انسان با نخستین درد

در من زندانی ستمگری بود
که به آواز زنجیرش خو نمی کرد -
من با نخستین نگاه تو آغاز شدم

توفان ها
در رقص عظیم تو
به شکوهمندی
نی لبکی می نوازند،
و ترانه رگ هایت
آفتاب همیشه را طالع می کند

بگذار چنان از خواب بر ایم
که کوچه های شهر
حضور مرا دریابند
دستانت آشتی است
ودوستانی که یاری می دهند
تا دشمنی
از یاد برده شود
پیشانیت ایینه ای بلند است
تابنک و بلند،
که خواهران هفتگانه در آن می نگرند
تا به زیبایی خویش دست یابند

دو پرنده بی طاقت در سینه ات آوازمی خوانند
تابستان از کدامین راه فرا خواهد رسید
تا عطش
آب ها را گوارا تر کند؟

تا آ یینه پدیدار آئی
عمری دراز در آن نگریستم
من برکه ها ودریا ها را گریستم
ای پری وار درقالب آدمی
که پیکرت جزدر خلواره ناراستی نمی سوزد!
حضور بهشتی است
که گریز از جهنم را توجیه می کند،
دریائی که مرا در خود غرق می کند
تا از همه گناهان ودروغ
شسته شوم
وسپیده دم با دستهایت بیدارمی شود


احمد شاملو
 
فقط
سپیده

جمعه 11 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

فقط سپیده

 

 

 

 

برای تو می نویسم...

برای تویی كه تنهایی هایم پر از یاد توست...

برای تویی كه قلبم منزلگه عـــشـــق توست ...


برای تویی كه احسا سم از آن وجود نازنین توست ...


برای تویی كه تمام هستی ام در عشق تو غرق شد...

برای تویی كه چشمانم همیشه به راه تو دوخته است...

برای تویی كه مرا مجذوب قلب ناز و احساس پاك خود كردی...

برای تویی كه وجودم را محو وجود نازنین خود كردی...

برای تویی كه هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است...

... تویی كه سـكوتـت سخت ترین شكنجه من است برای

برای تویی كه قلبت پـا ك است ...

برای تویی كه در عشق ، قـلبت چه بی باك است...

برای تویی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تویی كه عـشقت معنای بودنم است...

برای تویی كه غمهایت معنای سوختنم است...

برای تویی که آرزوهایت آرزویم است...

فقط

سپیده

چهار شنبه 9 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

فقط سپیده

لحظه های عاشقی باتو چقدر شیرین است....

آنگاه که باتو هستم،حتی یه لحظه تنها ماندن هم نفس گیر است....

به شیرینی لحظه های عاشقی دوستت دارم...من که تنها ترا دارم،

از تمام این دنیا فقط تورا می خواهم،تو تنها آرزویم هستی،به اندازه تمام آرزوهایم که تنها تویی،

به اندازه دنیا که میخواهم دنیا نباشد و تنها توبرای من باشی....

به اندازه همان تنهایی که تنها باتو هستم و یاتنها بیاد تو هستم،

ای عشق من....ای بهترینم،به عشق تمام این عشق ها دوستت دارم....

پرسیدم به جواب این سوال رسیدی؟

اینبار او سکوت کرد،و با چشمهایش به چشمهایم خیره شد،اشکهایش را پاک کردم....

واین سکوت عاشقانه....همچنان ادامه داشت،

ومن....ومن....باز هم گفتم"به اندازه ی وسعت این سکوت عاشقانه که بین ما برپاست.....

باز هم دوستت دارم،و دوستت خواهم داشت....

فقط

سپیده

چهار شنبه 9 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

فقط سپیده

اگه یار من تو باشی کسی رو دیگه نمی خوام

کاش همه کسم تو باشی من فقط همینو می خوام

دوست دارم که توی عشقت بسوزم تا که فنا شم

دوست دارم که با تو باشم اسیر دو تا چشات شم

دوست دارم که زندگـیـمـو بریـزم بـه زیـر پـاهات

دوست دارم کـه بـا نگـــاهت عـقـلمـو بـدی تو بـر بـاد

از همـون روزی کـه قلـبم اسیر و دربـه درت شـد

فهـمیـدم دل خرابـم عاشـق صـداقـتت شـد

تـو با ایـن هـمه بـزرگـی دل ما رو نشـکسـتـی

تـو بـا ایـن هـمه خـاطرخـواه اومـدی با مـا نشـستی

همه ی زندگی مـن فـدای یـه تـار مـوهات

هـمه ی عـشـقم تو هـستی تـوی ایـن دنـیا زیبا

چهار شنبه 9 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

فقط سپیده

وقتي دلم مي گيرد

تو نيستي كه ببيني چه سخت است

تمام اندوه خويش را بي صدا گريستن

بي هيچ دست نوازشي

وقتي دلم مي گيرد

تو نيستي كه بداني چه دردناك است

بغض دلتنگي خود را بي صدا شكستن

بي هيچ سنگ صبوري

وقتي دلم مي گيرد

تو نيستي كه تماشا كني

سر به ديوار كوفتن در اتاق تنهايي

و چنگ زدن گريبان خود را در خفقان بي كسي

وقتي دلم مي گيرد

تو نيستي كه بشنوي

صداي پاي اشكي را

كه بر گونه هايم مي دود

و به هواي شانه هايت بر زمين مي افتد

وقتي دلم مي گيرد

تو نيستي كه حس كني

نياز دستهايم به دستهايت

نگاهم به نگاهت

و صدايم به صدايت را

وقتي دلم مي گيرد

تو نيستي كه باور كني

وسعت اندوه مرگ باورهايم را

وقتي دلم مي گيرد

تو نيستي كه نگاه كني

دشواري دم زدن

در تكرار دمادم در خود شكستن

و رنج زيستن زير سنگيني درد بودن را

وقتي دلم مي گيرد

تو نيستي كه به روي اين بي ستاره ي شبخوان

پنجره اي به باغ كهكشان باز كني

و وقتي كه تونيستی

من دلم مي گيرد...

 

چهار شنبه 9 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

گلایه................

همه مطالب  یک ماه اخیر پر پر شده .

آخه چراااااااااااااااااااااااا؟

حالا ما باید چیکار کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اه حالمو به هم زدی لوکس بلاگ.

شنبه 5 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

فقط سپیده

احساس خيلي قشنگيه وقتي يکي رو دوست داري وقتي فکر مي کني که اونم تو رو دوست داره.
احساسي قشنگ اما پر از اضطراب، اظطراب از دست دادن اون آدم .اون موقع هست که خودتو بدون اون هيچ مي دوني
با اين که صد بار بهت گفته دوستت دارم بازم از خودت مي پرسي يعني اون منو دوست داره شايد تو زندگي آدم قوي اي باشي اما وقتي به اون فکر مي کني در برابرش خودتو کوچيک مي بيني
حسود مي شي دوست داري فقط به تو فکر کنه فقط با تو حرف بزنه اين قدر ديوونه مي شي که بهت مي گن مجنون
حساسيتت صد برابر مي شه به جايي که بهش محبت کني شايد باعث آزارش بشي اما بازم دوستش داري 

 سپیده جون میمیرم برات. . .

شنبه 5 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

زندگی شاید همین باشد

زندگی رسم خوشایندی است

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ
پرشی دارد اندازه عشق
زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و توبرود
زندگی جذبه دستی است که می چیند.
زندگی نوبر انجیر سیاه در دهان گس تابستان است
زندگی بعد درخت است به چشم حشره.
زندگی تجربه شب پره در تاریکی است.
زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجردارد.
زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد.
زندگی "مجذور "اینه است.
زندگی گل به "توان"ابدیت
زندگی "ضرب " زمین در ضربان دل ما
زندگی "هندسه"ساده و یکسان نفسهاست

شنبه 5 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

فقط سپیده

شنبه ها میگویی دوستم داری

یکشنبه ها تهمت می زنی.

دوشنبه ها قهر میکنی

سه شنبه ها فکر می کنی

چهارشنبه ها می فهمی

پنجشنبه ها می بخشمت

جمعه ها فراموش میکنم

...

این برنامه هر هفته کلاس عشق ماست!!!

زندگی شیرینی لحظه هایمان را خورد!

و ما همچنان بحث میکردیم

که نیمه خالی لیوان چای را ببینیم

یا نیمه پر ان را!؟!

تنهایی ادم را حشره شناس میکند!
...

حتی نایاب ترین عنکبوت های دنیاهم

در اتاق من تارتنیده اند!!! 

مادرم نمی گذارد در ماشین لباس شویی

مایع ظرفشویی بریزم!

جوراب هایم را فردا...

در ماشین ظرف شویی خواهم شست!!!

(شاید هم ظرف ها را با جورابهایم!!!)

ان قدر دل اتم پر بود

که با شکافتنش دنیایی لرزید!

دل من نیز پر بود وقتی شکست

ولی سکوتی کرد...

که به دنیا می ارزید!!!

شنبه 5 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

سپیده عشق

اسمان همچو صفحه دل من         روشن از جلوه های مهتاب است

امشب از خواب خوش گریزانم          که خیال تو خوشتر از خواب است

خیره بر سایه های وحشی بید         می خزم بر سکوت بستر خویش

باز دنبال نغمه ای دلخواه                   می نهم سر به روی دفتر خویش

تن صدها ترانه می رقصد                  در بلور ظریف اوایم

لذتی ناشناس و رویا رنگ                می دود همچو خون به رگهایم

اه گویی ز دخمه دل من                   روح شبگرد مه نظر کرده

یا نسیمی در این ره متروک                دامن از عطر یاس تر کرده

بر لبم شعله های بوسه تو                   می شکوفد همچو لاله گرم نیاز

در خیالم ستاره ای پر نور                می درخشد میان حاله راز

ناشناسی درون سینه من                  پنجه بر چنگ و رود می ساید

همره نغمه های موزونش                 گوئیا بوی عود می اید

اه...باور نمی کنم که مرا                    با تو پیوستنی چنین باشد

نگه ان دو چشم شور افکن                 سوی من گرم و دلنشین باشد

بی گمان ز ان جهان رویایی                 زمره بر من فکنده دیده عشق

می نویسم به روی دفتر خویش               ( جاودان باشی ای سپیده عشق )

****************************************************************

شنبه 5 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

. . .

 

خسته ام از نوشتن از عشق ... از نوشتن از این همه احساس، خسته از این کلمات کودکانه…
خسته از جستجو کردن، خسته از فراموش کردن بودنم ، فراموش کردن هستی ام...
خسته از بازیهای بچه گانه، از بازی با این همبازیهای بچه تر از خودم ...
خسته از کشیدن منحنی به شکل قلب و پرتاب تیری به سوی آن .... !!
خسته از دویدن برای رسیدن ، برای رسیدن به هیچ !
خسته از شنیدن نجوای ناله های عاشقانه عاشقی در کنج تنهائیهایش ...
خسته ام از این اعتیاد قلبم به عشق .... ! از اعتیاد چشمانم به اشک، از اعتیاد روحم به غم و غصه ...
خسته ام از این قمار، از قمار دل ! قماری که آخرش چه برنده باشی و چه بازنده،  «بازنده ای » بیش نخواهی بود !
خسته از جارو کردن خرده شیشه های دل ...!! خسته از مرهم گذاشتن بر این زخمهای کهنه ...
خسته ام از کاروانسرا شدن دل !!! و به زیر سؤال رفتن عشق .....
خسته ام.... خسته .... خسته ی خسته ..!! خسته ازاین صبر و انتظار، خسته از تکرار روزها ،
خسته شدم از رویای تو، خسته شدم از خودم ، خسته شدم از این زندگی ...                                

دنیای عاشقی  خیاله عزیزم

عشق واقعی محاله عزیزم

هر كی گفت دوست دارم اینو بدون

الكی به عشقش می نازه عزیزم... 

ولی نه من واقعا عاشق سپیده ام
 

جمعه 4 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

آره داداش اینطوریه

 

می دونی ؟؟
باید بفهمی وقتی دلت می گیره ... تنهایی !!
باید یاد بگیری از هیچ کس توقع نداشته باشی !
باید عادت کنی که با کسی درددل نکنی !!
باید درک کنی که هر کس مشکلات خودشو داره !!
باید بفهمی وقتی ناراحتی ... دلتنگی ... یا بی حوصله ای ...
هیچ کس حوصله ی تو رو نداره !!

دیگه باید فهمیده باشی همه رفیق وقتای خوشی اند !!

همه خودشون اینقدر دردسر دارن که حوصله ی گند اخلاقیای تو رو ندارن !!

همه اینقدر کار دارن که وقت ندارن واسه تو وقت بذارن !

که به حرفات گوش بدن یا وقتایی که تنهایی کنارت باشن !!

ولی تو نباید اینجوری باشی !!

تو باید رفیق غم و کم همه باشی !!

تو باید سنگ صبور باشی !!

تو باید سنگ باشی !!

دردای تو پیش دردای اونا هیچی نیست !!

تو اصلن سختی نکشیدی ...
تو اصلن تنها نموندی ...
تو هیچ وقت غصه دار و گریه دار نیستی !
نباید باشی !!!

فهمیدی ؟؟

اینا همه ی حرفایی که چند روزه یکی از ته دلم داره تو گوشم می خونه !!!

داره جادوم می کنه !!
که آروم تر باشم !!
که هر وقت تنها شدم و دلتنگ و خسته ... یاد تنهایی و دلتنگی و خستگی بقیه بیفتم !!
بعدش همه چی یادم بره !!
خب ؟؟

جمعه 4 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

دوست

دوست یعنی کسی که وقتی هست آروم باشی و وقتی نیست چیزی توی زندگیت کم باشه!!!

دوست یعنی اون جمله های ساده وبی منظوری که میگی و خیالت راحته که ازش سوء تعبیر نمیشه!!!

دوست یعنی یک دل اضافه داشتن برای اینکه بدونی هر بار که دلت میگیره یک دل دیگه هم دل تنگه غمت میشه!!!!!

دوست یعنی تنهایی هام را می سپارم  دست تو چون شک ندارم می فهمیش!!!!

دوست یعنی اگه هستی همیشه هستی وکنار همه با منی نه گاهی ..........نه بنا به اقضاء..........نه به شرط خلوت وتنهایی!!!!!

دوست یعنی اینکه نببینم دلتنگ باشی و نبینم برای درد ودل کردن با من به لکنت بیفتی!!!!!!!!

دوست یعنی کم نیار جا نزن تا وقتی حواسم به تو هست یعنی باکی نداشته باش از سختی وتلخی وبی رحمی های روزگار چون دعای من همیشه باتو هست!!!!

جمعه 4 شهريور 1390برچسب:,  توسط  Desert Rose  |

 

 



لحظه رفتنیست و خاطره ماندنیست........... تمام ادبیات عشق را به یک نگاه می فروختم ، اگر لحظه ای ماندنی بود و خاطره رفتنی .....


 

Memorabilia of my life 1
Beautiful & lovely Poems
Religion
Sentences of advice
Poems about Friend
Victory in this world and hereafter the shrine of Imam Hussein
Short Story
Memorabilia of my life 2
Memorabilia of my life 3
Advice of Devil
Memorabilia of my life 4
Memorabilia of my life 5
First love
Memorabilia of my life 6
Memorabilia of my life 7
Memorabilia of my life 8
Memorabilia of my life 9
New chapter of my life

 

 روزمره گی
 روز پنجشنبه 96.2.7
 گوشه از خاطرات اواخر فروردین 96
 سومین باری که با هم بودیم 96.1.23....
 دومین باری که با هم بودیم 1396.1.21
 نوروز 1396
 تولد 24 سالگی...95.11.23.....
 یکی از نشانه های دیوونگی...
 برای اولین بار 95.12.25
 روز چهارشنبه 95.7.28
 ماه رمضـــــان 95 (سفـــــر به مشـــهد و تبریــــــز)
 روز چهارشنبه 95.2.15
 نوروز 95
 جشـــن تولــد بیست و سه سالگیـــم
 نیو لوکیشن!
 امتحانات ترم آخر ......خرداد 94
 از 24 تا 26 اردیبهشت.....
 آخرین روز دانشگاه 94.2.23.................
 دو شب پرهیجان
 خانم ....... <3
 وقایع و اتفاقات3
 وقایع و اتفاقات2
 وقایع و اتفاقات
 دیدارررررر هایم با عوووشقم در ایام تعطیلات....
 همینجوری.....
 شنبه شب...93.12.16.........
 روز سه شنبه 93.12.5.......روز مهندس و روز پرستار مبارک!
 سپیده.....!
 روز چهارشنبه 93.11.29.....اولین جلسه تو ترم 8......
 93.11.29.....روز عشق ایرانی مبارک!....
 همین الان یهویی بس که دلم گرفته بود......سه شنبه 8 شب 93.11.28....
 روز شنبه 93.11.25 .....دیدن سپیده برای سومین بار در سال 93......
 بامداد شنبه 93.11.25 ساعت 12:30 تا 1......
 23 بهمن 93..............پنج شنبه!
 عالـــــــــــــی
 این 10 روز
 خنده......دی.....
 یاد خاطرات.....93.11.10 ....آخره شب روزه جمعه.......
 این چن وقت.....
 وااااااااای آخره خنده س.......93.10.10........
 بازم یاده تو آجی گُلی......<3.....
 یه خاطره خیــــــلی خوووووووب <3 <3 <3.....93.10.3 تا 93.10.5.......
 هفته آخر دانشگاه در ترم 7
 از اینور اونور
 دو روزه دانشگاه
 دلم برات تنگ شده........یکشنبه 93.9.2 ساعت 22:30.........
 بازم دانشگاه.....
 شب 93.8.25........
 این روزا.........

 

مهر 1396
ارديبهشت 1396
فروردين 1396
اسفند 1395
بهمن 1395
مهر 1395
تير 1395
ارديبهشت 1395
فروردين 1395
اسفند 1394
بهمن 1394
تير 1394
ارديبهشت 1394
فروردين 1394
اسفند 1393
بهمن 1393
دی 1393
آذر 1393
آبان 1393
مهر 1393
شهريور 1393
خرداد 1393
ارديبهشت 1393
فروردين 1393
اسفند 1392
بهمن 1392
دی 1392
آذر 1392
آبان 1392
مهر 1392
شهريور 1392
مرداد 1392
تير 1392
خرداد 1392
ارديبهشت 1392
فروردين 1392
اسفند 1391
بهمن 1391
دی 1391
آذر 1391
آبان 1391
مهر 1391
شهريور 1391
مرداد 1391
تير 1391
خرداد 1391
ارديبهشت 1391
فروردين 1391
اسفند 1390
بهمن 1390
دی 1390
آذر 1390
آبان 1390
مهر 1390
شهريور 1390
تير 1390
خرداد 1390
ارديبهشت 1390
اسفند 1389
بهمن 1389
دی 1389

 

Desert Rose

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فروزنده ماه و ناهید و مهر و آدرس solarvenus.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





دانلود نرم افزار max plus
سامانه انتگرال گیری آنلاین
من و سپیده
computer
به امید غروب یاس و طلوع امید
یه وب مثل نویسنده اش
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
الوقلیون

 

RSS 2.0

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 126
بازدید دیروز : 11
بازدید هفته : 158
بازدید ماه : 156
بازدید کل : 6911
تعداد مطالب : 461
تعداد نظرات : 149
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 126
بازدید دیروز : 11
بازدید هفته : 158
بازدید ماه : 156
بازدید کل : 6911
تعداد مطالب : 461
تعداد نظرات : 149
تعداد آنلاین : 1
('http://LoxBlog.Com/fs/mouse/048.ani')}

<-PollName->

<-PollItems->

<-PollName->

<-PollItems->