ز:سلام چطوری؟............93.1.14 ......روز پنجشنبه.....
نرگس:خوبم مرسی.تو چطوری عزیزم.کرجم.
ز: شکر منم بد نیستم.....
..بسیار عالی خوش بگذره بهت.....
....
نرگس:چه میکنی خانم؟تو چه خبر؟
ز:سلامتی،خبره خاصی نیست.....
نرگس:دلم برات تنگ شده عزیزم.مادرجان چطورن؟......
ز:می تو.....
....ایشون هم خوبن، سلام دارن خدمتتون.....
...
نرگس:سلامت باشه....
.......
نرگس:وای یه روزه رفته بودید اصفهان؟.......93.1.16.......شنبه......
ز:آره، چطور؟.....
نرگس:آخه سخته.....
ز:مسافرت یه روز بیشتر خوب نیست، آدم کلافه میشه........مخصوصا اگه تنها باشی.....
..........
ز:داریم میریم تبریز...
....از .......رد شدیم همه دپرس شدیمو کلی یادش بخیر.......93.3.14......چهارشنبه.......
نرگس:ع! مام شمالیم........
نرگس:ترمای پیش یه هفته که از هم بی خبر بودیم اس میدادیم که دلمون تنگ شده کجایی پس؟ولی این ترم خیلی از هم دور شدیم مثل اینکه.ماهی یه اس ام اس نمیدیم بهم.......93.3.18.......یکشنبه......
ز: سند تو آل بود؟......
نرگس: آره، چطور؟......
ز:همینطوری...
....همین الان به یادت بودم....
....داشتم مسیجاتو نگاه میکردم که گفته بودی شمالی.....
...خوش گذشت؟......
نرگس: آره خیلی عالی بود.....جات خالی30 نفر بودیم شمالو اردبیل رفتیم......
ز:دوستان به جای ما.....
.....اردبیل یخ نزدید؟.....
.
نرگس:نه خوب بود همه چی.....
ز:ما که تو تبریز یخ زدیم...
.....حتما شما خوب پوشیده بودین....
....
نرگس:آره خوب پوشیده بودیم.....
ز:خوبه دیگ....
....اکی،فعلا شب بخیر.....
.
نرگس:خاتون 11 خرداد رو یادته؟.....
ز:آره چطور؟....
.
نرگس:سلام آخرین امتحانت چندمه؟.....
ز:چطور؟....
نرگس:همینجوری بگو حالا....
ز: 27....
نرگس:اگه بچه ها شب بیان اینجا بمونن توأم میای؟.....
ز:نع گلم.....
نرگس:چرا؟....
ز: اجازه ندارم....
....................
نرگس:چطوری خانم؟چرا دیروز نیومدی؟.....
ز:خوبم عزیزم....
.....گفتم که إگزم داشتی دیگه مزاحم نشدم.....93.3.28........
نرگس:حقته جفت پا بیام تو حلقتا.......شنبه با بچه ها بیا دانشگاه.....
ز: به خدا گفتم مزاحمت نشم چون بلافاصله فردا هم بود دیگه.....
...بچه ها کین؟؟؟..
.....فک میکنی اینا بذارن؟.....
...
.بعدم اگه خدا بخواد میخوام این چند روزه مونده به ماه مبارک رو روزه بگیرم، روزه قضاء هم دارم، دیگه نمیشه.....
....
نرگس:حالا شنبه رو بیا.....
ز: اولماز.....
نرگس:کوفت.......
.................
نرگس:ترمای پیش آخرین روزی که امتحان داشتیم خونه شما جمع میشدیم ولی امسال.......93.3.31.....شنبه..
ز:آخی....
...یادته؟..
..خیلی حال میداد....

....حیف تموم شد....
....
نرگس:آره واقعا حیف شد......
نرگس:دوشنبه روزه ای؟.....
ز: نع چطور؟......
نرگس: بی اینجا ناهارو....
ز:......؟؟؟؟؟؟؟؟.....
....نع نمیشه، خونه شیدا اینا میترسم برم ......که دگ نگو نپرس......
نرگس:از چی میترسی؟....
ز:.......،امنیت.....
....اونروز به مامان میگم میخوام برم خونه شیدا اینا کتاب بگیرم میگه یه جوری تنظیم کن بابا خونه باشه ببره بیاره...
...فک کن؟!......دیگه بحثی نیست......
نرگس: ای بابا....
ز:الان دیگه واسه کلاسا میترسم بیام......
..امیدوارم زود تموم شه این یه سال و اتفاقی نیفته...
..وگرنه خیلی افتضاح میشه.....دعا کن.....
نرگس:همتون بی معرفت شدید! شمایی که من میبینم عمرا عروسیم نمیاید.......
ز:نه بابا این چه حرفیه.....
..تو مگه نمیشناسی منو که تنبلم؟.....
....باور کن از سه شنبه که امتحانا تموم شده فقط یه بار رفتم خوه مادربزرگم....
...من آدم بیرون رفتن نیستم از طرفیم الان که اینطور شده اصلا میترسم.....
....تو بیا خونه شیدا اینا،شاید 5شنبه برم.......
نرگس: میخواستم 2 شنبه بیام ولی هیچکس پایه نبود.......
ز: خب اونا دوشنبه امتحان دارن......دیگه.....فقط من هستم،بعد اونا چهارشنبه هم دارن......منم میخواستم 5شنبه برم که دیگه ماه رمضونم نمیشه از خونه بیرون رفت.....
نرگس: نه که تا حالا میرفتی....
ز:کجا میرفتم؟....
نرگس: بیرون....
......
نرگس: چیه تا صدای گوشیت درمیاد میپری روش؟؟؟!!!......خوبه تا صدات درمیاد بپرن روت؟؟.....
ز: آرره..
....چی میشه مگه....
.
نرگس: کوفت خجالت بکش...دختر انقد پر رو میشه؟....
ز:.....
..باو خیلی حال میده آجی....
نرگس: واه واه دخترم دخترای قدیم.....
ز:آره خدایی، اینا دختر نیستن ک.....
...
نرگس:یعنی میخوای بگی .......؟......
ز: نمیدونم من که ندیدم..
...
نرگس:عه!چرا؟.....میرفتی میدیدی خب......
ز:چن ماه دیگه میخوای.........؟؟...
..بیام ببینم.....


نرگس: میگم پر روئی میگی نع.....
ز:مگه بده دوسته به این خوبی داری؟....
نرگس:تو خوب بودنش که شکی نیست......ولی به پر رو بودنشم شکی نیست...
...
.........
ز: سلام چطوری؟.....
.
نرگس:سلام خوبم تو چطوری؟......93.5.14...........
ز:قربان شما،میسی خوبم.....
...چه خبر چیکار میکنی؟......
نرگس: سلامتی،هیچی عین زنا لحاف ملافه میکنم......
ز:چرا عین زنا؟.....
.زنی دگ......
.
نرگس:.....نخیر حالا 2 ماه مونده تا............
ز:.....
...الهی....
....آجیه گلم......
به سلامتی.....پس حسابی مشغولی...
..اکی به کارت برس،مزاحم نمیشم...
......
نرگس:فدای تو! نه بابا! مراحمی! فقط استرس دارم....
ز: عادیه...
..نگلان نباش..
.
نرگس:


..
........
نرگس:سلام چطوری خاتون؟.....چه خبر؟......93.5.19......یکشنبه......
ز:السلام و علیک یا نرگس بنت عباس.....
...ساقل واریخ دا.....
....شما چطوری؟......
...
نرگس:خسته و کوفته....
....تو جاده.....
...دارم از شوش برمیگردم.......
ز: مبارک باشه دگ...
.....خرید کردی؟.....
نرگس:آره ایشالا قسمت شما! احیانا قصد ازدواج نداری؟...
ز:سلامت باشی خواهر...
....چطور؟.....
نرگس:یه کیس خوب داریم.....
ز: کی هست چی هست؟.....
..
نرگس:اسمش بهنامه.....متولد 67.....پسرداییه نامزده سمانه س.....!...
ز:چیکارس؟.....سایر خصوصیات و شرایط؟......
نرگس:تو شرکت کار میکنه....خوشگل و مودب و خوش اخلاق هم هست.....بعلاوه چشم رنگی.....
ز:دیوانه چشاش به چه دردم میخوره؟..
....تحصیلات؟......چن تا بچه هستن؟.....
نرگس:دیپلمه.....3 تا داداشن......بچه آخره.......
ز:مامانم بهم میگه هنو کودکی...
..بذار بزرگ شی تر گل تر بشی بعد....
...نع نرگس من سه سال کار دارم.....
...زوده فعلا....
نرگس:تو کودکی؟.....بدبخت میترشیا......
ز:تو این هفته دو تا خواستگار داشتم توأم سومیش....
.بیخیال شوهر.....
.....
نرگس:بابا قبول کن بیا کرج باهم باشیم...خوبه ها.....پسره خیلی خوبه .......
ز: همه خواستگارای من خوبن من کار دارم.......درسم حیف میشه، شوهر زیاد هست.....
نرگس:شوهر کنی نمیتونی درس بخونی؟....
ز: نع.....
نرگس:کوفت.....
ز:خیلی وقت بود نگفته بودی......
نرگس: گفتم دیگه.......
..........
نرگس: یعنی دلم میخواد یکیتون عروسی نیاد میکشمتون....93.6.4.......
ز: هه هه هه.....
...من نمیام.....
.
نرگس: رفاقتو بهم میزنم اگه نیای.....میگم.......دگ رات ندن.......
ز:باشه دیوونه نشو...
ز:چطوری دیوونه؟...
نرگس: خوبم بی معرفت....
ز:خف آجی......
.
..................
ز: باز پسر دایی مامانم اومد خواستگاری....
.....شده قضیه پسرعمه ی تو...
.....هرچند وقت یه بار میره رو اعصاب من.......
......همه میگن خوبه فلانه،انگار به من فحش میدن........رفته..............
....الانم داره مخ منو میخوره،خوب رفتی خودتو راحت کردی،واسه منم دعا کن....
نمیدونم چه غلطی کنم.....93.6.9..........
نرگس:سلام چطوری؟چه خبر خاتون؟......93.6.11.....
ز:سلام،مرسی،سلامتی، شما چه خبر؟........خوبی؟......
نرگس:خوبم مرسی،خواستگارو چیکار کردی؟....
ز: رد کردم....
نرگس:پس نیه؟....
ز:نمیدونم...
نرگس:چرا؟چته؟....
ز:..........هیچ خوبم....
نرگس:سعی کن با یکی ازدواج کنی که واقعن بخوادت......
ز:12 ساله منو میخواد.....
.
نرگس:چی میخوای از این بهتر؟!......اگه بهت برسه مطمئن باش رو چشاش نگهت میداره...منم کم عقلیم بود که.........
ز:میگه حتی اگه 30 سالم بخوای منتظرت میمونم...
.نمیدونم....
نرگس:کم عقلی نکن......بچه گونه فک نکن......اگه پسره خوبیه ردش نکن همین که دوست داره به دنیا می ارزه!.....اسمو تیپ ملاک واسه ازدواج نیست......
ز: باید باهات حرف بزنم......
نرگس: الان بزن خب.....
ز:نع وقتی که دیدمت.....الان که ردش کردم......
نرگس: کی میای......؟.....
ز:بذار ببینم کلاسام کی شروع میشه......